۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۳, چهارشنبه

23 ارديبهشت

روزه سياسي انجمن اسلامي دانشگاه زنجان در حمايت از دانشجويان زنداني
بيش از 50 انجمن اسلامي دانشجويي با امضاي بيانيه مشتركي اعلام كردند: احمدي نژاد بايد برود
به رغم اعتراض هاي گسترده، 60 تا 80 درصد سهميه بومي كنكور 88 قطعي شد
تريبون آزاد دانشجويي "براي آزادي" ، 35 دانشجوي دانشگاه پلي تكنيك ممنوع الورود شدند
نامه بازداشت شدگان روز كارگر به رئيس قوه قضاييه
افزايش تعداد روزنامع نگاران و وب نگاران زنداني در ايران
گزارش ماهانه انجمن دفاع از زندانيان سياسي آذربايجاني در ايران
موج گسترده بازداشت شهروندان كرد
محمود عباس: احمدي نژاد حق ندارد از جانب مردم فلسطين صحبت كند
پاسخ 100 هزار توماني احمدي نژاد به نامه هاي مردم
دولت نهن 316 درصد بيشتر از دولت هشتم برداشت كرد
خبرهاي متناقض از رئيس كل بانك مركزي: استعفا كردم. استعفا نكردم!
6 ميايارد دلار هزينه ي سفر مديران در سال 87
لاريجاني: سهام عدالت تعادل بازار سهام را برهم زده
حساب ذخيره ارزي 15 ميليلرد دلار منفي شد!
كروبي: گروه هاي رپ آهنگي برايم نخوانده اند!!
طرح استيضاح وزير جهاد كشاورزي كجاست؟
مديري كه 250 ميليون تومان بازنشستگي گرفت!

مقالات برگزيده:
نامه مهندس بازرگان به امام خميني براي پايان جنگ
آقاي احمدي نژاد، ما هم شناسنامه آمريكايي مي خواهيم (در پي ماجراي ركسانا صابري)
اصلاح طلب اصول گرا؟!!
(مير حسين موسوي: از راهبرد اصولگرايي اصلاح طلبانه رهبر انقلاب دست بر نمي دارم)
---------------------------------------------------------------
در پرده ي اشاره فرو مي رود
خاكستري كه روي قرنيزها نشسته است
و در خطوط پوست مي آويزد.
بويي سياه كرده ست اشيا را
و طرح لبهايي خاك را باز مي تابد از اعماق
تا ناگهاني از آتش
كه جيغ مي كشد و مي شتابد در رؤياي شهر
و سايه هاي بزرگ در گورستان ها . . . بازارها . . . تيمارستانها
جنازه هاي بزرگ
كه روي شانه هاي هم بر مي آيند تا دنيا را فراخ تر ببينند.
ِ
اينجا هميشه شهر بزرگي خواهد ماند
و در خيابان هايش چشماني مفرغين در يكديگر خيره مي شوند
و شاعراني كه روزي مي خواستند يورش برند سوي شادي
گاهي دهان زيبائي را باز خواهند يافت
كه با صدايي آشنا ضجه مي زند
*(محمد مختاري)
---------------------------------------------------------------
توضيح: محمد مختاري، نويسنده و شاعر ايرانيست كه در طول عمر خود عضو هيئت علمي بنياد شاهنامه فردوسي، استاد دانشكده هنرهاي دراماتيك (امروز دانشكده سينما و تئاتر دانشگاه تهران) و دبير كانون نويسندگان ايران بود. وي در تدوين و انتشار متن اعتراض 134 نويسنده ي ايراني، به سانسور و محدوديت آزادي بيان، نقش فعالي داشت. بخشي از اين نامه كه در 23 مهر 1373 منتشر شد: "ما نويسنده ايم، يعني احساس و تخيل و انديشه و تحقيق خود را به اشكال مختلف مي نويسيم و منتشر مي كنيم. حق طبيعي و اجتماعي و مدني ماست كه نوشته مان –اعم از شعر يا داستان، نمايشنامه يا فيلمنامه، تحقيق يا نقد، و نيز ترجمه آثار ديگر نويسندگان جهان- آزادانه و بي هيچ مانعي به دست مخاطبان برسد. ايجاد مانع در راه نشر اين آثار، به هر بهانه اي، در صلاحيت هيچ كس يا هيچ نهادي نيست. اگر چه پس از نشر راه قضاوت و نقد آزادانه درباره ي آنها بر همگان گشوده است. هنگامي كه مقابله با موانع نوشتن و انديشيدن از توان و امكان فردي ما فراتر مي رود، ناچاريم به صورت جمعي-صنفي با آن روبرو شويم ..." (سايت رسمي كانون نويسندگان ايران)
از نوشته هاي او مي توان به تصحيح داستان سياوش شاهنامه، زاده اضطراب جهان، هفتاد سال عاشقانه (آنتولوژي شعر عاشقانه معاصر ايران)، انسان در شعر معاصر، نيما و شعر امروز، اسطوره زوال، چشم مركب و ترجمه ي واقع گرايي و داستان بلند از جان آپدايك اشاره كرد. از مجموعه اشعار او نيز مي توان: در وهم سندباد، قصيده هاي هاويه، بر شانه فلات، شعر 57، منظومه ايراني، خيابان بزرگ، سحابي خاكستري (انتشارات توس) و آرايش دروني را نام برد. محمد مختاري در آذر 1361 زنداني مي شود و حكم انفصال دائم از كلّيه خدمات دولتي براي او صادر مي شود و دو سال را در زندان مي گذراند. او در سال 65 به عضويت در شوراي نويسندگان مجله دنياي سخن در مي آيد و با مطبوعات ديگر نيز همكاري مي كند. وي در سالهاي پاياني عمر خود مشغول فعاليت براي راه افتادن دوباره كانون نويسندگان بود كه چندين بار بطور انفرادي يا همراه نويسندگان ديگر توسط مأموران وزارت اطلاعات ربوده و تهديد به مرگ مي شودو سرانجام در پاييز 77 در پي قتل هاي زنجيره اي، توسط مأموران وزارت اطلات جمهوري اسلامي دستگير و به قتل مي رسد. اين وزارت خانه با صدور اعلاميه اي در 15 دي همان سال، دخالت عناصر آن وزارت خانه را در قتل محمد مختاري تأييد مي كند.
1 2 3 4منابع

وبلاگ سهراب مختاري:
http://sohrabmokhtari.blogspot.com
سايت رسمي محمد مختاري (كه البته 1 ارديبهشت امسال راه اندازي شده و گفته شده كه تا چند ماه ديگر كامل مي شود): www.MohammadMokhtari.com

سخني از محمد مختاري:
«آزادی و بسط تفکر انتقادی و نهادی شدن مدارا، بهايی دارد که بايد پرداخت. کسانی که گمان می کنند هميشه حرفی می زنند يا بايد حرفی بزنند که مو لای درزش نرود، يا کسانی که می پندارند عامل حقيقت مطلق اند، يا همواره بايد حقيقت مطلق را بگويند، يا آنهايی که با توهم آشفته شدن ذهن جامعه، از فتح باب در باره ی هر مسأله ای که به انسان و جامعه و جهان مربوط است بيمناکند، خواسته يا نا خواسته، هيمه ی استبداد می شوند. به همين سبب نيز يا غالبا خاموش می مانند، و در نتيجه بر ستم و زور و فساد و جهل و ... چشم می پوشند؛ يا «ديگری» را به خاموشی فرا می خوانند يا وا می دارند، در نتيجه خود عامل ستم و زور و فساد و جهل اند: اينان سرانجام نيز بی تاب می شوند، و از کوره به در می روند، و به خطاب و تحکم و تهديد می گرايند، و به منع و حذف می پردازند. اما گفت و شنيد هر چند توان بر، و وقت گير هم باشد، عامل رشد تفکر انتقادی و اعتلای فرهنگ است، زيرا از جنس آزادی و مداراست.»

براي آشنايي بيشتر با شخصيت و انديشه ي محمد مختاري، رجوع كنيد به:
http://jomhour.blogfa.com/post-177.aspx
http://www.maniha.com/hezare.mokhtari.htm

هیچ نظری موجود نیست: